بچهها عاشق هم بوده و هستند هنوز
سالها رفت و از آن باده چه مستند هنوز
هر زمان خلوتِ ما در پسِ آن کوچهی تنگ
بوسه ها در پس آن کوچه نشستهاند هنوز
هرگز از خاطر من پاک نشد، محو نگشت
گونه هایت که از آن حادثه خستهاند هنوز
روی این تپهی همسایه که زیباست غروب
دست ها در کمر انگار که بستهاند هنوز
بعدها عهد شکستی به گوارای وجود
جامِ احساسِ منِ شیشه شکستهاند هنوز
ناصر تهمک»
درباره این سایت